همه چی آرومه، من ولی بیتابم
غصه ها خوابیدن، من ولی بیخوابم
من به تو دل بستم، تو به من خندیدی
از چشات معلومه که چه خوابی دیدی
دلمو سوزوندی، من چقدر خوشحالم
بی خیال دنیام، به خودم می بالم
غصه خوردن بی تو، واسه من مرسومه
تو ولی خوشحالی، همه چی آرومه
پیشم هستی حالا، انگاری باز خوابم
باز دارم خواب میبینم توی یک مردابم
باز دارم غرق میشم وسط اون مرداب
داد زدم آی کمک و پریدم از خواب
حالا هی به من بگو از چشات معلومه
گریه کردم آره همه چی آرومه
همه شعرام مال تو، تو فقط به من بخند
روی دنیای دلم، در چشماتو نبند